________________
APRIL 187.
THE INDIAN ANTIQUARY.
138
he has given to Ethiopia, and that you should favour those things and keep me always infortaed about them."
according to the Kinhpår edition, above-mentioned, of the Inshá-i-Abu'lfazl :
ساعين نامدار محقق رمود و از اشرف مقتضيات محبت جاني و اكمل مرحبات مودت ررحاني تالف صوری و تانس
ظار یست چون بواسطة |The superscription and text of Akbar's موانع معظمی و بواعث کبریا احراز مشا هد
,letter which has been discussed are Mo follows جسماني در پرده توقف ميمانه امري كمر خلف آن | شرف تواند شد ارسال رسل و رسایل ست که ارباب فانت و ذکا آنرا قایم مقام مکالمه و نایب مناب مفاوضه حضرت شاهنشاهي بدانایان مجاوبه میدانند امید کر علي التواتر و التوالي
|
فرنگ ابواب رسل و رسایل از جا نبين مفتوح باشد و سوانی احوال الطايف امال از طرفین مبین و
| منشرح گردد
سپاس بي قياس نثار بارگاه پادشاه حقيقي که بر ضمیر منير راضی خواهد بود که با تفاق جميع |
مماکنش مصون از صدمه زوالست وسلطنتش مامون ارباب ملل و نقل و اصحاب دین و دول نشاتين
| أزلطية انتقال فضای بدیع تمامی زمین و آسمان دینی و دنيوي و عالم موري و معنوي مشخص
| گوشہ ایست از اقطاع ابداع اور بیسد ای ناپايه اي و معین و مدلل و مبرهن ست که نشاء صوری
لامکان قطعه ایست از جهان اختراع او مدبري که د نیوي در برابر نشاء معنوي اخروي چه قدر
انتظام عالم و نظم بنی آدم بدستياري عقل
د پادشاہان عدالت پیش و پايمردي عدل شهریاران دارد و عقلاي روزگار و کبراي هر دیار در تکمیل
نصف انديش منوط ومربوط ساخن مقدری تر ، این حالت فانیه ظاهریه چر قدر مساعی جمیلہ و
و برا بطة محبت و ضابطه موده طنطنة ايتلاف و دواعي جزيله با قدام میرسانند و خلاصه ۱۰ عمار
التیام و دبدبة امتزاج و استیناس در افراد کاینات و زبد اوقات را در استحصال مقاصد سوریه به
و انواع مكونات انداخت و درود نا محدود مدير چه طریق صرف میسازند و در مستلذ ات سريع الزوال و مشتهيات قريب الانتقال چگونه مشعل |
ارواح طيبة معاشر انبیا و رسل عليهم الصلوة والسلام
کہ سالکان اصوب طرق و ادیان اصل سبل اند و منهمك اند الله تعالی ما را بمحض عنايت ازلي و هدايت لم يزلي خود با چندین مشاغل و عوایق
عموما وخصوصا بعد بر ضمایر ارباب بصایر کہ مقتبس و روابط و علایق ظاهری درد طلب خرد کرامت
از انوار ولايت و متجلي از اشعه حکمت و درایت اند فرموده و با آنکہ ممالک چندين سلاطين عالي
مخفي و محتجب نیست که درین عالم ناسوت مقدار را در حوزه تصرف ما در آورده و مقتضاي
کے مرات عالم لاهوت ست یی چيزي بر محبت انتظام و اتمام این ممالی بر نهجيكير جميعا فایق نیست و هیي امري چون مودت لایق نر چر رعایا و کافه برايا مرفه العال و منشرح الجالا مدار صلاح عالم و نظام کون بر تردد وتالف نهاده اند باشند سعي باید نمود و توجه برین باید داشت |
و در هردلي آفتاب محبت پرتو اندازد جهان اما العبد الله که استرضاي الهي و شوق ها هوالحق
جان و عالم روح و روان را از ظلمت بشري مي سر همه مطالب و فاتحه به مأرب ست و چون
پردازد فكيف وقتيكه در سلاطین کر صلاح طایفه اكثر ابناي روزگار اسیر ربقة تقليد اند پرکہ طريقة
صلاح عالم و عالميانست متحقق شود بناء علي هذا آبا و اجداد واقارب و معارف مشاهده می نماید
همگي همت عالي نهمت بأن مصروفست که روابط بي انكر تامل در دلائل و براہین نماید ان کیش
محبت رو داد و ضوابط ارتباط و اتحاد میان عباد الله که در ا آن نشو و نما یافتہ اختیار میکند و از
موکد رمشيد باشد سیما در طايفة عليه ملرک کہ مشرف تحقیق که در علت فائي ايجاد عقلست | بمزيد عنایت الهي شرف اختصاص دارند خصوصا محروم میماند بنا بر آن در اوقات طيبه با دانایان | بان سلطنت مآب خلافت کباب مورد تجلیای جميع ادیان محبت داشتم از کلمات نفيسه و مقاصد | معنوی ممی مراسم عيسري الغني عن التعريف عالیه هرکدام مستفيد و مستفیض میشویم چون والتوصيف کہ تغرق نسبت بوساطت مسايلي متحقق تباين السفه و تغایر لفاه در میا نست لایق انكر است و رعایت حقوق جوار و محبت بان ممد